دوستان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انقلابی بودن» ثبت شده است


 کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی می‌کند

سرو باشی، باد یا توفان چه فرقی می‌کند
 
مرزها سهم زمینند و تو اهل آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند
 
قفل باید بشکند، باید قفس را بشکنیم
حصر "الزهرا" و آبادان چه فرقی می‌کند
 
مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند
 
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند
 
شعله در شعله تن ققنوس می‌سوزد ولی
لحظه‌ی آغاز با پایان چه فرقی می‌کند
محمدمهدی شفیعی
 
شب بارانی | موسیقیِ کارن همایونفر


 
۱۰ بهمن ۹۵ ۰ نظر

[ روایتی از بادیگارد، آخرین ساخته‌ی ابراهیم حاتمی‌کیا ] 

 

حیدر بابا! رفقا همه‌شان روی برگرداندند؛

دنیا هر آن‌چه به انسان داده را از او خواهد گرفت.

"شهریار"

اول ـ شک در وسط میدانِ انقلاب

حیدر برای چکاپ بینایی‌اش به چشم‌پزشکی رفته است. این اولین چیزی است که از حیدر می‌بینیم: خستگی در نگاهش. یک انقلابیِ خسته از «نهاد سیاست‌ورزی» که شغلش اعتقادش بوده، و عمرش را برای محافظت از شخصیت‌های نظام گذاشته، اما در وضعیت اکنونش دچار شک و تردید شده است. زمانه، محافظ را به بادیگارد، نظام انقلابی را به استیت مدرن و جوشش نهضت را به ایستایی و محافظه‌کاری تبدیل کرده و این، حیدر را در بازنمایی هویتش دچار مشکل کرده است.

 

۲۸ آذر ۹۵ ۰ نظر

یه عدّه هم هستند که از هرچیزی بِرَند خارجیشو انتخاب می کنن! 

برای اینا آدم انقلابی هم، خارجی‌شو عشقه!! 

 

 

۰۷ آذر ۹۳ ۱ نظر

بالاتر از سیاهی رنگی هست

سرخی خون سید الشهدا ..

.

dardvareh.ir

از: وتر

۱۶ ارديبهشت ۸۷ ۰ نظر