دوستان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عقلاء» ثبت شده است


هستى سراسر رنج است.

سبب رنج، خواستن است.

درمان رنج، نخواستن است.

بودا


حکمت متعالیه سخن بالا را این‌گونه نقد می‌کند:

یک. هستی سراسر رنج نیست.

دو. سبب رنج، همیشه خواستن نیست. 

گاهی خواستن است، و گاهی عواملِ طبیعی یا انسانی.

سه. با مطلقا نخواستن، رنج درمان نمی‌شود. 

رنج، جزئی از منظومه‌ی هستی و سنّت الهی است.

چهار. انسان، بافته در محدودیّت‌های خویش است و محدودیّت، رنج‌آور است. 

فرمود: لقد خلقنا الإنسان فی کبد.

پنج. درمانِ مطلق رنج، افسانه و شعار است. 

بی‌رنجی در دنیا، خود رنج و ملال است.

شش. با ساختارهای عقلائی و تدبیر و جهاد، رنج‌های اجتماعی کاهش می‌یابند. 

با کار، کار و کار

هفت. با اعتدال در خواستن، رنج‌های فردی کاهش می‌یابند، 

و آن‌چه از رنج باقی می‌ماند، مایه‌ی رشد و نردبانِ کمال است.


سبب رنج، زیاده‌روی در خواستن است

و درمان رنج، اعتدال در خواستن


۰۵ دی ۹۴ ۰ نظر

| تفکیک میان تقلید کورکورانه و تقلید عقلایی |

عقلای جهان وجه امتیاز انسان را عقل و تدبیر او می دانند و هر چیزی که عقل او را به حاشیه ببرد یا نادیده بگیرد از نظر آنان مذموم است. تقلید کورکورانه نیز انسان را دیوار به دیوار جهل نگه می دارد و قوه ی تفکر و تدبیر را از او می گیرد، از این رو فاعل آن همواره مذموم است. پس دلیل مذموم بودن تقلید کورکورانه از بین رفتن بصیرت عقلانی در انسان است. اما اگر همین تقلید به گونه ای باشد که نه تنها عقل انسان را نفی نکند، بلکه برآمده و برخاسته از حکم عقل و جواز آن باشد در این صورت چنین تقلیدی دیگر مذموم نیست، بلکه از عاقلانه ترین کارهایی است که بشر برای رشد خود در نظر می گیرد. شما اگر نام عربی و تازی «تقلید» را بردارید و به جای آن «رجوع به متخصص» را بنشانید، غبارها و ابهام هایی که اطراف این کلمه را گرفته زدوده می شوند و راه برای قضاوت آزادانه باز می شود و شما می توانید جدای از پیش فرض ها و تبلیغات منفی که علیه مذاهب به کار گرفته می شود، عقلایی بودن یا نبودن این رفتار را بسنجید.

 

[قل هذه سبیلی، أدعو إلی الله علی بصیره أنا و من اتّبعنی] یوسف / 108

خدای متعال در قرآن کریم به حضرت ابراهیم خطاب می کند که به مردم بگو این راه من است، أدعو إلی الله.. دعوت می کنم به سوی خدا.. اما آیا این یک دعوت کور است؟ به جبر و زور است؟ به إکراه است؟ خود قرآن پاسخ داده است که خیر، هیچ اکراهی در دین نیست. در اینجا نیز حضرت ابراهیم می گوید که دعوت می کنم به سوی خدا همراه با بصیرت عقلانی، نه عوامانه و کورکورانه. در ادامه می گوید که هم من این گونه دعوت می کنم، هم پیروان من. این نشان می دهد که تبعیّت و پیروی و تقلید در قاموس دین، کورکورانه نیست، بلکه همراه با بصیرت و پشتوانه‌­ی عقلانی است که این تقلید (رجوع به متخصص) یک ارتکاز عقلایی و سیره ی جهانی است.

۲۷ دی ۸۹ ۰ نظر