دوستان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کلانشهر» ثبت شده است


[ روایتی از بادیگارد، آخرین ساخته‌ی ابراهیم حاتمی‌کیا ] 

 

حیدر بابا! رفقا همه‌شان روی برگرداندند؛

دنیا هر آن‌چه به انسان داده را از او خواهد گرفت.

"شهریار"

اول ـ شک در وسط میدانِ انقلاب

حیدر برای چکاپ بینایی‌اش به چشم‌پزشکی رفته است. این اولین چیزی است که از حیدر می‌بینیم: خستگی در نگاهش. یک انقلابیِ خسته از «نهاد سیاست‌ورزی» که شغلش اعتقادش بوده، و عمرش را برای محافظت از شخصیت‌های نظام گذاشته، اما در وضعیت اکنونش دچار شک و تردید شده است. زمانه، محافظ را به بادیگارد، نظام انقلابی را به استیت مدرن و جوشش نهضت را به ایستایی و محافظه‌کاری تبدیل کرده و این، حیدر را در بازنمایی هویتش دچار مشکل کرده است.

 

۲۸ آذر ۹۵ ۰ نظر

علی‌رغم این‌که درشت‌گویی این روزهای شهرستانی‌ها چندان پسندیده نیست، اما اعتراض‌شان حرف حساب است. دوگانه‌ی «تهران - شهرستان‌ها» تا وقتی به مرکزیّت سیاسی اشاره داشته باشد مقبول است.. اما واضح است که تبعیض در امکانات شهروندی، اقتصادی، رفاهی و رسانه‌ای برای شهرستانی‌ها قابل تحمل نیست.



حق دارند گله داشته باشند که یک طوفان هرچند نادر در تهران، چنین سر و صدایی به پا کند اما مشکلات طولانی مدت و به مراتب مهمتر شهرهایشان (مثل نبود آب و گاز، یا آلودگی همیشگی اهواز) بدون بازتاب رسانه‌ای و پیگیری مورد نیاز روی زمین بمانند..

رفاه‌زدگی (نه رفاه) و قیافه‌ی حق به جانب پرمدّعای «بچه تهرونی»‌ها هم شدیدا روی مخ‌شان است.. اساسا «بچه تهرون» موجود عجیبی است! محصول و تابعی از کلان‌شهر مدرن.


پ.ن

اگر دقت کنیم، در چند سال اخیر غالب کمپین‌ها و پویش‌های مجازی، موج‌هایی بر پایه‌ی هیجان و احساس بوده‌اند و شدیدا فاقد منطق.. از جریان لیو مسی بگیرید تا همین 5 مرزبان ایرانی، که همراه با زوایای نادرستی بودند.

و گاهی به این فکر می‌کنم که چرا باید «تهران را ایران بدانیم» و «فیس‌بوک را بازتاب واقعی دنیای زندگی‌مان».. ؟!

۲۱ ارديبهشت ۹۳ ۰ نظر