خواستن یا نخواستن، مسأله این است
هستى سراسر رنج است.
سبب رنج، خواستن است.
درمان رنج، نخواستن است.
بودا
حکمت متعالیه سخن بالا را اینگونه نقد میکند:
یک. هستی سراسر رنج نیست.
دو. سبب رنج، همیشه خواستن نیست.
گاهی خواستن است، و گاهی عواملِ طبیعی یا انسانی.
سه. با مطلقا نخواستن، رنج درمان نمیشود.
رنج، جزئی از منظومهی هستی و سنّت الهی است.
چهار. انسان، بافته در محدودیّتهای خویش است و محدودیّت، رنجآور است.
فرمود: لقد خلقنا الإنسان فی کبد.
پنج. درمانِ مطلق رنج، افسانه و شعار است.
بیرنجی در دنیا، خود رنج و ملال است.
شش. با ساختارهای عقلائی و تدبیر و جهاد، رنجهای اجتماعی کاهش مییابند.
با کار، کار و کار
هفت. با اعتدال در خواستن، رنجهای فردی کاهش مییابند،
و آنچه از رنج باقی میماند، مایهی رشد و نردبانِ کمال است.
سبب رنج، زیادهروی در خواستن است
و درمان رنج، اعتدال در خواستن
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.