در تمایز میان نگاه تاجرانه، زاهدانه و عارفانه
یکی از دوستان با دانشجویی مواجه شده بود که در خوابگاه، این سوال را مطرح کرده بود:
[اگه استفاده تبلیغاتی از زن، اخلاقی نیست؛
پس چرا خدا از حورالعین استفاده تبلیغاتی کرده تا بهشتش مشتری پیدا کنه؟]
به گمان من در تحلیل این سوال، بر روی دو نقطه میتوان دست گذاشت، یکی «القاء کننده» بودن سوال است که پیش فرض غلطی را به همراه میآورد: «استفاده تبلیغاتی از زن، مطلقا غیر اخلاقی است» که پیش فرضِ غلطی است. اما نقطهی دیگر، نگاه بیروح، سودمحور و تجاریِ دانشجوی سوالکننده به جهان و انسان است که فکر میکنم مسئلهی به شدت مهمی است. این همان چیزی است که سید حسن حسینی در کتاب «نوشداروی طرح ژنریک» به دنبال طرح و نقد آن بوده است.