دوستان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم» ثبت شده است


نه به مناسبت هشتاد و چهارمین شهرآورد تهران

به مناسبت ورود به مرحله‌ی پیشا انتخاباتِ ریاست جمهوری


شعری از مرتضی امیری اسفندقه | با صدای علی فرساد

 

حضور گمشده‌ی صدهزار آدم گم
حضور وحشی رنگ
طنین نعره‌ی مسلول و خنده‌ی مسموم
طنین دغدغه، جنگ


یکی به عربده گفت:
درود بر آبی
به هر کجا که رَوی رنگ آسمان آبی‌ست


به طعنه گفت کسی با غرور و بی‌تابی:
ولی نبود آبی 
میان هیچ رگی خون هیچکس هرگز؛
درود بر قرمز


فضای ساده و سبز زمین آزادی

در انفجار صدای ترقه‌ها در دود

نود دقیقه کدورت، نود دقیقه کبود


در آستانه‌ی در
غریب و غمزده طفلی کنار وزنه‌ی پیر
به فکر سنجش وزن هزار ناموزون
و پیرمردی گنگ،
تکیده، تشنه، به دنبال لقمه‎‌ای روزی
کدام استقلال؟   کدام پیروزی؟

۲۷ بهمن ۹۵ ۰ نظر

توضیحی در باب مسیحیزه کردن الهیات شیعی


[غدیر، تلاش مردی‌ست در اوج دموکراسی، که منصب بر حق خویش را به خاطر رأی مردم کنار می‌نهد و تا انتخاب مردمش، انتخاب خدا را پاسخ نمی‌گوید]. 

این جمله‌ای است که عدّه‌ای از طرفداران دکتر شریعتی دست به دست می‌کنند و به او نسبت می‌دهند. ولی من نمی‌دانم نویسنده‌اش چه کسی است. مسئله‌ام این است که تقابل میان مردم و خدا، چقدر اسلامی و چقدر مسیحی است؟! گوینده می‌توانست به جای ایجاد تقابل میان «مردم» و «خدا» (که شاید به انگیزه‌ی بالابردن بار خطابی مطلب طرح شده باشد) این گونه بگوید: «و تا رشد و بلوغ مردمش صبر کرد و از هیچ هدایت و تعلیم و ارشادی دریغ نکرد».


این جمله‌، من را یاد فیلم نوح ساخته آرونوفسکی انداخت. در این فیلم هم نوح (با بازی راسل کرو) به خاطر خواسته‌های خانوده‌اش، انتخاب خدا را پاسخ نداد و نافرمانی کرد. اگر دموکراسی غربی در چنین تقابلی با «فرمان خدا»ست، که هست، پس چه اصراری داریم آن ‌را روی علی بن ابیطالب پیاده کنیم؟ و اگر مراد از دموکراسی، صرفا پذیرش مردم است، دیگر چه نیازی بود این مسئله را روی یک تقابل بنیادین پهن کنیم؟! تقابلی که در فرهنگ اسلامی ریشه و مبنایی ندارد. 

گوینده اگر همان متن را ادامه می‌داد، طبیعتا در ادامه‌ی آن شور و حرارتِ مردم‌محورانه و بعد از مدح علی (ع)، باید امام حسین را ذمّ می‌کرد و می‌نوشت: تلاش حسین بن علی، غیردموکراتیک و هرج و مرج‌طلبانه بود!


در الهیات سیاسی شیعه، انتخاب خدا هیچ گاه «اکراه بر مردم» نیست. همین سکوتی که علی کرد، اطاعت خدا بود. وجود چنین تقابلی میان «خدا» و «مردم» اساسا برای دین ما و فرهنگ ما نیست. این چیزی است که در تطور اجتماعی/ تاریخیِ مسیحیّت پیدا شده و در قرون اخیر به آثار فکری و هنری مسیحیان راه پیدا کرده، اما بعضی از ذوق‌زدگانِ تازه به دموکراسی رسیده، همین را گرفته‌اند و در این‌جا قالب زده‌اند!

۲۶ فروردين ۹۴ ۰ نظر

dardvareh.ir

۱۶ مرداد ۹۱ ۰ نظر