بعضی از دوستان در روزهای گذشته بر مقامات ایران خرده گرفتند و کوبانی را با آمرلی مقایسه کردند که اگر کوبانی نیز مانند آمرلی شیعه نشین بود آیا باز هم این گونه منفعل برخورد می کردید؟! دوستان دیگری هم پیشنهاد حمله هواییِ محدود به حریم کوبانی را مطرح کردند. هرچند در مقام دغدغه با این دوستان همداستانم و چنین پیشنهادی را قابل تأمل می دانم، اما فکر می کنم شرایط متکثّر و چند مجهولی منطقه باید با تمام وجوهش دیده شود. به هر حال شنیده می شود که برخی مشاوران نظامی ایرانی وارد خاک کوبانی شده اند، اما این همهی قضیه نیست. پیچیدگی ماجرای کوبانی سرعت عمل در تصمیم گیری را صعب و دشوار می کند (معادله ی چند مجهولی کوبانی).
***
فاجعه ای در کوبانی در حال رخ دادن است. فکر نمی کنم کسی مقاومت مردان و زنان و دختران کوبانی را ببیند و رهایی شان را آرزو نکند. اما نمی توانم این را نگویم که حمایت عدهای از سر راستی و صداقت نیست. رگه های پررنگ نژادپرستی، ایرانی گری و عرب ستیزی در بعضی از حمایت ها خودنمایی می کند. شعار «هر جا کرد است، ایران است» ++ به نظر من شعار درستی نیست.
اگر کسی ذره ای اوضاع منطقه را درک کند، می فهمد که این شعارها پتانسیل بالایی برای سوء فهم و تشدید نزاع های نژادی و قبیله ای و مذهبی دارند.
با اینکه کُرد یکی از اصلی ترین نژادهای آریایی است، با این که مردم کوبانی پرچم فروهر را با خود حمل می کنند، با این که داعش آن ها را مانند ایرانی ها مجوسی و کافر می داند.. با این که اقوامی در خاک عراق وجود دارند که حتی فارسی (زرکوشی) صحبت می کنند. اما برای ما کرد و عرب و ترک و فارس فرقی نمی کند و نباید بکند. ما همراه و همگام با نژاد و قبیله مان می جنگیم، اما برای نژاد و قبیله نمی جنگیم.
قاسم سلیمانی آنگونه که من می شناسم، آمرلی و کوبانی از جهت شیعه و سنی یا عرب و کرد فرقی برایش ندارد. سلیمانیِ آمرلی همان سلیمانیِ القصیر و اربیل و غزه است. او برای نژاد و قبیله و منافع قومی نمی جنگد. او از آرمانی فرمان می گیرد که فراتر از قواعد جنگ است.
سرلشگر قاسم سلیمانی همراه با پیشمرگه های کرد عراقی در آمرلی
(گزارش روزنامه گاردین از جنرال قاسم سلیمانی ++)
دیالوگ چمران و عنایتی (سرکرده پان کُردهای جدایی طلب) در فیلم چ:
چمران: من اومدم تا بخاطر این مردم با هم مذاکره کنیم.
عنایتی: مردم؟ روزای انقلاب کجا بودی؟
- این بازجوییه؟
- مگه ایران وطنت نبود، چرا دوشادوش مردمت نبودی؟
- جایی که من بودم دکتر، اهمیتش هیچ کمتر از ایران نبود.
- چه اهمیتی بیشتر از ایران؟
- رهبر مقاومت لبنان رو سرهنگ قذافی دزدیده بود من باید کنار یاراش می موندم.
- کدام رهبر؟
- امام موسی صدر!
- اونم ایرانیه، اونم که ایران نبود.
- به نظر من درکش برات خیلی سخته!
| چ - ابراهیم حاتمی کیا – 1392 |