دوستان

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله خامنه ای» ثبت شده است


در دیدارهای رهبری، دو عکس از امام خمینی در اتاق نصب شده است. اولی بالای سر خود حضرت آقا و رو به روی دیدارکنندگان، دومی پشت دیدارکنندگان و رو به روی آقا. پایین عکس دوم، تابلویی نصب شده که این حدیث را با خط ثلث در برگرفته است:

مَن نصب نفسَه للنّاس إماما فلیَبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره و لیَکُن تأدیبُه بسیرته قبل تأدیبِه بلسانِه و معلِّمُ نفسِه و مودِّبُها أحقّ بالاجلال من معلّم الناس و مودّبهم

امام علی علیه السلام - غررالحکم


۱۸ مهر ۹۳ ۱ نظر

[چاه نفت اگر در ثریا هم باشد،

مردانی از آمریکا برای کمک های بشردوستانه

به آن‌جا حمله خواهند کرد]

 

1- مدتی قبل یکی از دوستانم گفت: دقت کرده‌ای.. داعش پس از تصاحب چاه‌های نفت، شروع کرده به فروش بشکه های نفت.. الان یکی از منابع نفتی منطقه، داعش (ISIS) است که صاحب دست کم 60 چاه نفتی فعال است.

2- مدتی بعد در بحبوحه‌ی جنگ غزه و پس از کشتار وسیع مسلمانان شیعه و سنی در عراق و سوریه، یک شهروند آمریکایی توسط داعش کشته شد+ (یا بهتر است بگوییم وانمود شد که یک شهروند آمریکایی توسط داعش کشته شده).. این خبر، افکار عمومی آمریکا را به شدت تحت تاثیر قرار داد به گونه‌ای که مبارزه با داعش به یک مطالبه‌ی عمومی تبدیل شد.

۰۴ مهر ۹۳ ۰ نظر

ای غیرتِ آبدیده، برخواهی خاست

محکم، عین عقیده برخواهی خاست

چشمان تو آیینه‌ی صبح و سحرند

بیدارتر از سپیده برخواهی خاست

پ.ن

رباعیِ بداهه‌­ی مرتضی امیری اسفندقه، هنگام عیادت از رهبر معظم+

(در ضمن، شعر از جهت فنی وزنش درست است.. لطفا گیر ندهید!)

 

۰۱ مهر ۹۳ ۲ نظر

دیالوگ:

بزرگی، شجاعی، عاقلی .. اما نمی‌فهممت دکتر، نمی‌فهممت!

حقیقت اینه که من شما رو بیشتر روحانیِ هاشمی دیدم، تا روحانیِ خامنه‌­ای..

این کسانی که امروز منتقدان دلواپس شما رو بر نمی‌تابند

همون کسانی‌اند که 3 سال بعد، تز «عبور از روحانی» رو مطرح خواهند کرد.

 

من اما دل‌­استوارم

که اگر مصالحه و مذاکره به کار نیاید

عصای خامنه‌ای گره از کار فروبسته باز خواهد کرد

و لینصرنّ الله من ینصره


۱۵ بهمن ۹۲ ۰ نظر

با حفظ احترام، برای این همه ساده‌انگاری متأسفم. کسی که اهل فضل و ادب است، نمی­‌شود همین­طور سرش را از توی کتاب دربیاورد و بخواهد اوضاع جهان را تحلیل کند.. اگر تجربه مدیریت کلان و کار میدانی دیپلماتیک به این حرف های قشنگ توی کاغذ ضمیمه نشود، نتیجه­‌اش می شود همین ساده‌­لوحی برخی بزرگترهای ما.. مذاکره وقتی جزئی از پازل طرف مقابل است، مذاکره با شرایط نابرابر، مذاکره به عنوان یک تاکتیک، مذاکره برای فروختن ژست ابرقدرتی به جهان یک ترفند خصمانه و حرکت حیله­‌گرانه است. به قول یکی: اوباما بیش از ما اهل نرمش قهرمانانه است ..

پ.ن: یکی از اساتید این گونه نوشته بود:

مذاکره، یعنی مذاکره. هیچ معنای دیگری ندارد که از آن بترسیم. در مذاکره، کسانی می­بازند که یا دانش و تجربه­ی کافی برای گفت­و­گو ندارند یا هرگونه تغییری را به نفع خود نمی­دانند.



بشنوید | من انقلابی ام؛ آیت الله خامنه ای

۲۷ شهریور ۹۲ ۱ نظر

رضای دوست به دست آر و دیگران بگذار

هزار فتنه چه غم باشد ار برانگیزند

سعدی

.

dardvareh.ir

.

بشنوید | آستان حسن؛ استاد کریمخانی

.
 

۲۵ شهریور ۹۲ ۲ نظر

آقای هاشمی قبل از انتخابات در یک سخنرانی مهم گفت: «ما با اسرائیل سر جنگ نداریم، حالا اگر عرب ها جنگ کردند ما کمک می کنیم +».. بعضی ها از این کلام برآشفتند و برخی نمایندگان مجلس نامه نوشتند (+) و خلاصه عده ای درشتی ها کردند.. این در حالی است که سخن آقای هاشمی دارای محمل درستی برای قضاوت و برداشت منصفانه است که در ادامه خواهم گفت.

***

بر خلاف تهدیدهای اسرائیل برای حمله به ایران، ما به عنوان جمهوری اسلامی و بزرگترین حامی فلسطین، تا وقتی جنگی از سوی اسرائیل آغاز نشده به دنبال جنگ نیستیم و با اسرائیل سر جنگ نداریم.. هرچند اگر میان یک کشور عربی و اسرائیل جنگی اتفاق بیافتد، ما علیه اسرائیل به آن کشور عربی کمک خواهیم کرد.. این سخن آقای هاشمی، به معنی طرفداری از اسرائیل یا پشیمانی از آرمان های انقلابی امام یا محصور کردن مسئله اسرائیل در حصار عربیّت نیست. این برای ما واضح است که مشکل اسرائیل باید به دست خود مردم فلسطین حل شود (نه جنگ مستقیم بین ایران و اسرائیل) و ما تمام تلاشمان را برای کمک به فلسطین (از تلاش دیپلماتیک گرفته تا مهندسی افکار عمومی و ارسال سلاح) به کار می گیریم. حرف های آقای هاشمی به عنوان یکی از مدیران ارشد نظام دارای بار دیپلماتیک و بازتاب خارجی است. مراد او از جنگ، جنگ مستقیم است و بیان این که ما به دنبال جنگ طلبی و آتش افروزی نیستیم.. امروز دوران جنگ سرد نیز به پایان رسیده و عصر جنگ های نیابتی آغاز شده است، و جهان به خوبی می داند که ما در دوـ سه نقطه ی استراتژیک با اسرائیل به صورت نیابتی می جنگیم..

فضای صحبت را باید درک کرد. اگر آقای هاشمی در صدد برانگیختن روحیه ی انقلابی و غیرت و جهاد بود، بسیار بهتر از ما می توانست خطابه کند و فریاد بزند. اگر وظیفه ی رهبری گاهی موضع گیری تند و انقلابی است، و اگر وظیفه ی مردم زنده نگه داشتن غیرت دینی و آرمان خواهی است، اما وظیفه ی دستگاه دیپلماسی کشور، چانه زنی و امتیاز گیری و پیشبرد منافع کشور در چارچوب عرف حاکم بر روابط بین ملل است.

انتقادهای ما به آقای هاشمی نه کم اند! و نه کوچک.. اما آقای هاشمی هم نه غیرخودی است، نه منافق! مسئله اختلاف نظر است.. هر چند اختلافاتی پیچیده و عمیق. پس مراقب طهارت در گفتار و رفتار باشیم.

 

پ.ن

مواضع مختلف مقامات جمهوری اسلامی حاکی از تقسیم کاری آگاهانه در مجموعه ی دستگاه حاکمیت است. کمی قبل از اظهارات آقای هاشمی، آیت الله خامنه ای در واکنش به تهدیدهای اسرائیل، در صحبت های نوروزی آغاز سال 92 با لحنی صریح و تحکم آمیز فرمودند: «رژیم صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید. گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم می کنند؛ تهدید به حمله‌ی نظامی می کنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم می دانند، و اگر نمی دانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد +».

 

مرتبط: (11مرداد92)

دکتر احمدی نژاد در آخرین روز کاری دولت دهم در سخنرانی پیش از خطبه های نمازجمعه روز قدس گفت: «ما اهل جنگ نیستیم و راه حل ما فرهنگی و سیاسی است، اما بر پایه عدالت و کرامت» (+). برادران ارزشی تحویل بگیرند..

۲۶ تیر ۹۲ ۱ نظر

[نقدی بر موضوع ناشناسی های گروه موسوم به انصار حزب الله]

انسان می‌ایستد، می‌نشیند، می‌گوید، می‌خورد و می‌خوابد.. انسان «عمل» می‌کند، اما هر عملی برخاسته از اراده‌ای است، و هر اراده‌ای محتاج به شوق، و اشتیاق یا بر پایه‌ی بینش‌هاست یا بر شانه‌ی گرایش‌ها. ریشه‌ی هر عملی در انسان، یا علم او به مصالح و منافع عمل است، و یا میل او به لذت از عمل. به گونه‌ی اول «فعالیت‌های تدبیری» می‌گوییم و گونۀ دوم را «فعالیت‌های لذت‌محور» نامگذاری می‌کنیم. 

فعالیت‌های لذت‌محور مثل کارهایی که انسان از بچگی شروع می‌کند همگی مبتنی بر احساسات، خلقیات و غریزه‌اند: واکنش‌هایی که نشان می‌دهد، خشمی‌که بروز می‌دهد، خواسته‌هایی که دارد و… . این‌گونه فعالیت‌ها تا وقتی بریده از تدبیر و عقل بروز می‌کنند، هیچ ضمانتی برای درستی و شایستگی‌شان وجود ندارد. احساسْ تابعِ جذب و انجذاب است و هر جا کششی باشد، در انسان نیز گرایشی پدید می‌آید. البته این سنخ فعالیت‌ها را نمی‌توان از انسان گرفت، اما می‌توان به تعادل رساند. طبق نظام انسان‌شناسانه‌ی اسلام، فعالیت‌های لذت‌محور انسان باید تحت محکمه‌ی عقل قرار بگیرد و اساسا وجه فرق او با بقیه‌ی حیوانات در همین است. 

اما عقل اهل چون و چراست، اهل مصلحت‌سنجی و استدلال است. عقل اهم و مهم می‌کند، عقل از بین راه‌ها آسانترین و بی‌هزینه‌ترین و بازده‌ترین را انتخاب می‌کند.. در واقع این مهم‌ترین قسمت ماجراست که عقلْ پرسش‌گر است، و انتخاب‌گر. از همین رو تردید می‌افکند و باز می‌دارد. عقل را از عِقال گرفته‌اند و عِقال را عرب، برای زانوبند شتران به کار می‌برد.

از طرف دیگر، انسان آرمان‌خواه است، برای خودش باید و نباید دارد، اصول دارد، خط کش دارد.. برای انسانِ اصولی، چیزهایی به عنوان «ارزش» مطرح است و اگر این ارزش‌ها برخاسته از ایمان مذهبی و عشق به یک فرد باشند، چنان گرمی‌ و شوری در جان آدمی‌ می‌‌افکنند که تا آخرین قطره‌ی خونش و تا پایِ دار بر این آرمان‌ها پایداری می‌کند. زندگی در نظر چنین انسانی یک اثر زیبای هنری و بی‌«جهت» نیست که باید از آن لذت برد، بلکه زندگی یک معادله است، با تمام پیچیدگی‌های یک معادله‌ی چندمجهولی.. این انسان درد دارد، دغدغه دارد، اهل مطالبه و مبارزه است، برای آرمانش در هر میدانی تن به کار می‌دهد، سلاح بر می‌دارد، قلم به دست می‌گیرد، فریاد می‌زند و

ما به این انسانِ اصولی دردمند که گرایشات فطری آرمانخواهانه‌اش با ایمان مذهبی گره خورده و غیرت انقلابی در رگ‌هایش می‌جوشد در یک کلمه می‌گوییم «بسیجی» و تمام. سخن در چرایی این احساسات انقلابی نیست، که این بین من و مخاطب من، مسلّم و پذیرفته شده است و ذهن‌ها خالی از دلیل و برهان نیست.. بل سخن در عقلانیت و اعتدال آن است.

***

۰۸ آذر ۹۱ ۰ نظر

[فرهادی، دموکراسی، صلح و اسکار]

یکم ـ در طرفداری از صلح!

آمریکا به کشورهای خاورمیانه نیروی نظامی ‌اعزام کرده است، پایگاه‌های نظامی‌ آمریکا در بسیاری از کشورها فعال‌اند، آنجلینا جولی به عنوان سفیر صلح آمریکا از آوارگان عراق و افغانستان دیدن می‌کند (عکس‌ها در انتها) .. این‌ها نشان می‌دهد که کاخ سفید نگران صلح است!

اوباما برخلاف اعتراضات مردمش، همچنان در امور ایران از مشاوره‌ی مایکل لدین بهره می‌گیرد(+) | در سال ۲۰۰۹، جایزه‌ی صلح نوبل به باراک اوباما تعلق می‌گیرد | کشور او در زمان دریافت جایزه، درگیر دو جنگ رسمی ‌با کشورهای خاورمیانه است! | آمریکا از سال ۱۹۸۰ تاکنون به ۱۶ کشور جهان حمله‌ی نظامی ‌کرده است | اواخر سال ۲۰۰۹ اسرائیل در یک حمله سایبری و با هدف سیستم‌های صنعتی ایران، عملیات استاکس‌نِت [STUXNET +] را سازماندهی می‌کند و موجب اخلال در تاسیسات هسته‌ای نطنز می‌شود | در سال ۲۰۱۲ موج جدیدی از تحریم‌ها علیه ایران آغاز می‌شود | پژاک با سازماندهی بی‌سابقه به مرزهای غربی کشور هجوم می‌برد | اسرائیل بیش از پیش ایران را به حمله‌ی نظامی ‌تهدید می‌کند | و در ساختمان وزارت خارجه‌ی آمریکا همه‌ی گزینه‌ها روی میز است..

۰۱ مرداد ۹۱ ۰ نظر

کوته بینی آشکاری است اگر میراث عظیم شعرای متألّه و عرفای متذوّق که فاتح قله های عقل و عشق بوده اند را فروگذاریم و مسیرزندگی مان، و لحظه های جاری مان را با اشعار یک انسان شکست خورده ی پست و حقیر سامان دهیم.. انسانی سراپا شک و تردید که جهان بینی مشخصی ندارد؛ به امید هیچ آرمانی و در انتظار هیچ غایتی نیست؛ و جز ارضای امیال و هوس هایش، و سراییدن عقده ها و ناکامی هایش اندیشه ی دیگری ندارد.. انسانِ دَم غنیمت دان و بی خبری که نزد خانه ی عرق فروش پلاس است و مستی اش نه به خاطر «رهایی از خودِ مادی و جذبه ی معنوی» که از تریاک و شیره ی ناب و زن و شراب است..


به قول حافظ:

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست

احباب حاضرند، به اعدا چه حاجت است


این اشخاص وصله های ناجوری هستند که بویی از زندگی عقلایی نبرده اند و از تدبیر و کیاستِ ساده ترین امور معاش عاجز بوده اند.. از این رو یا در خلسه و تخدیر سیر می کردند و یا مشغول بد گفتن و بیراه گفتن از هستی و آفرینش و همه ی قوانین طبیعی و فراطبیعی، روزگار می گذرانده اند. سارتر در رمان تهوّع می نویسد: من وقتی این درختان تکراری، این ابرهای تکراری، این روزهای تکراری را می بینم، وقتی این آفرینش عبث و بیهوده را نظاره می کنم تهوّع پیدا می کنم.


ماجرا وقتی به اوج می‌رسد که همین اشخاص دست می‌زنند به تفسیر اشعار کسانی مثل حافظ و مولوی و عرض خود می‌برند و زحمت ما می‌دارند. امثال شهید مطهری برای اینکه حافظ را از دست این بی‌خبران نجات دهد چقدر زحمت کشید و کتاب عرفان حافظ را به یادگار گذاشت. آیت‌الله خامنه‌ای نیز در کنگره حافظ در دهه 60 در یک خطابه قوی و شنیدنی به همین نکات اشاره می‌کند++


 بشنوید | جهان بینی عارفانه­‌ی حافظ


به این سخنان از احمد شاملو توجه کنید:

«برای من همه چیز آیداست... تنها آرزویی که برایم باقی مانده این است که پس از مردن، لاشه مرا در گورستان عمومی دفن نکنند. بگذارید دست‌کم پس از مرگ، آرزوی من برای به دور ماندن از مردم و پلیدی‌هایشان برآید؛‌ مردمی که از ایشان متنفرم. من وظیفه‌ای برای خود در قبال این مردم نمی‌شناسم... من یک لاکی دارم و خزیده‌ام توی آن. من به هیچ چیز در زندگی اعتقاد ندارم».

همچنین یدالله رویایی همسفر و رفیق شاملو به سفرِ ایتالیای شان اشاره کرده و در خاطراتش این گونه نوشته است: «روزها و شب‌های ما در کوچه‌های رم و بارهای ونیز به مستی و بی‌خبری می‌گذشت؛ با ویسکی و آذوقه‌ای از تریاک و شیره ی ناب که با خود برده بودیم و مخدراتی دیگر، گاهی هم از نوع عُلیایش، با دلبرکانی نه چندان غمگین»


۱۴ آذر ۹۰ ۰ نظر