دوستان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسعود دهنمکی» ثبت شده است


{قسمت اول یادداشت را مطالعه کنید}

ما اگر قرار است به یک زشتی بخندیم، این خندیدن باید درون خودش تشدید این زشتی را داشته باشد. اما اگر به جای تقبیح قبیح، از قبح آن بکاهیم، به رواج یک امر غلط و سست شدن آن چه مقدسات و ارزش ها می نامیم کمک کرده ایم. اگر مخاطب ما عامه ی مردم اند (و نه خصوص اندیشمندان و صاحب نظران)، و اگر سینما متعلق به بُعد حس و خیال است (و نه تفکر استدلالی)، پس برای زدودن هاله های تقدس و کمرنگ کردنشان نزد عوام، برخی از همین پلان ها، دیالوگ ها، یا متلک ها و شوخی های رسوایی کافی است. عجیب همین جاست که اگر سینما را صرفا وسیله ای برای بیان تفکرات و حرف های خودمان بیانگاریم، و زبان مخصوص و اقتضائاتش را در نیابیم، ممکن است گاهی با نقد یک زشتی، به آن مشروعیت بدهیم و تجویز و ترویجش کنیم. یک فیلم متظاهرانه و پر از شعار مذهبی هر چند با نیتی خالص و تعهّد انقلابی ساخته شده باشد، اما در برآیند کار، به سود مذهب نیست، اگر علیه اش نباشد.

 

۰۴ فروردين ۹۲ ۰ نظر

در توضیح این که: چرا «فیلمذهبی» نه فیلم است و نه مذهبی!

به بهانه ی اکران نوروزی فیلم رسوایی، آخرین ساخته­ ی مسعود ده­نمکی

 

ما شیخ و واعظ کمتر شناسیم

یا جام باده یا قصه کوتاه

 

سینما در تاریخ بیش از صدساله­ ی خود حاوی فیلم های متعدد و متنوعی بوده که از سبک های مختلف و الگوهای غیریکسانی پدید آمده اند. بررسی تمام این فیلم ها ممکن است اطلاعاتی درباره ی موجودیت سینما ـ و آن چه در متن واقع اتفاق افتاده است ـ به ما بدهد، اما برای دریافت ماهیت و فهم چیستی سینما لاجرم باید به خاستگاه فکری و اجتماعی سـینما یعنی بشر جدید و تمدن تکنولوژیک نظر کرد و بـدون توجه به این عقبه­ ی معرفتی، آن چه عائد ما می­شود افتادن در دام مشهورات و مقبولات غربی است. غرض من در این یادداشت، پرداختی جدی به ماهیت سینما نیست ـ که نه حرفه ی من است و نه تخصص من ـ، اما برای نقد اجتماعی فیلمی که این روزها روی پرده است و به تبعیت از شخصیت کارگردانش ـ که همواره چهره ای جریان ساز است ـ بُرد اجتماعی وسیعی را به دنبال دارد، به ناچار با استعانت از برخی مباحث سینمایی در پی نوشتن این سطور برآمدم.



۰۲ فروردين ۹۲ ۰ نظر